Persian1400web

دستگاه گوارش

 

دستگاه گوارش یا دستگاه ها وظیفه هضم و جذب مواد غذایی را بعهده دارد این سیستم از یک لوله طویل و دو غده ضمیمه (کبد و لوزالمعده) تشکیل شده است.

 انتهای لوله گوارش دهان و انتهای آن سوراخ مقعد Anus می باشد.

اعضای سیستم گوارش عبارتند از:

1- دهان Mouth

2- حلق   Pharynx

3- مری Esophagus

4- معده Stomach

5- روده کوچک  Small intestine

6- روده بزرگ Large intestine

7- کبد Liver

8- غده پانکراس Pancreas

اولین قسمت سیستم گوارش دهان است که در آن دندان، زبان و ترشحات بزاق وجود دارد.

 

زبان Tongue

یک بافت عضلانی است و توسط مخاط پوشیده می شود. ریشه زبان از عقب به استخوان لامی چسبیده و قسمتی از زبان که بی حرکت است قاعده زبان نامیده می شود. قسمت دیگر زبان که حرکت دارد تنه زبان Body نامیده می شود. قسمت جلوتنه زبان را نوک زبان یا apex می گویند. سطحی تحتانی زبان در خط وسط دارای یک چین مخاطی است به نام بند یا مهار زبان که در طرفین این چین دو چین مخاطی دیگر که حاوی عروق زیر زبانی هستند به نام چینهای زیر زبانی واقع شده اند.

سطح فوقانی زبان حاوی جوانه های چشایی است. در یک سوم قدامی جوانه های جامی شکل واقع شده اند. بین یک سوم خلفی و دو سوم قدامی سطح فوقانی زبان، شیاری به نام شیار انتهایی وجود دارد. تغذیه خونی زبان بوسیله شریان لینگوال از شاخه های مهم  شریان کاروتید خارجی است از این رو زبان عضوی بسیار پر خون می باشد و خونریزی های آن شدید است. علت سرخی آن به واسطه پر خونی آن می باشد.

 

دندان Tooth  Dent

تعداد دندانهای دائمی 32 عدد است که در دو فک 16 عدد دندان وجود دارد. تعداد دندانها در هر نیمه فک 8 عدد است.

دندان پیشین:

عمل قطعه قطعه نمودن غذا را انجام می دهد. در هر نیمه فک 2 تا دندان پیشین وجود دارد.

دندان نیش:

در هر دو نیمه فک 1 عدد وجود دارد.

دندان آسیای کوچک:

در هر نیمه فک 2 عدد وجود دارد.

دندان  ‌آسیای بزرگ:

در هر نیمه 3 عدد وجود دارد که سومی را دندان عقل یا Wisdom گویند. دندانها علاوه بر این در سوراخ کردن، له کردن و بریدن مواد غذایی نیز نقش دارند.

در شکل صورت و همچنین در سخن گفتن نیز نقش مهمی را ایفا می کنند. هر دندان شامل ریشه و تاج و مجرای مرکزی موسوم به پالپ دندان می باشد. از سوراخ پالپ عروق و اعصاب دندان به آن وارد می شود. جنس اصلی دندان از ساروج (عاج) Dentin است.

دندان توسط سیمان Cement به جداره های حفرات دندان می چسبند. بافت صورتی رنگ اطراف دندانها لثه Gingivae خوانده می‌شود.

 

غدد بزاقی Salivary glands

سه غده بزاقی در مجاورت لوله گوارش وجود دارد.

1-  بناگوش   parotid

2- زیر زبانی  sub-lingual

3- تحت فکی sub-mandibular

 ترشحات این غدد تحت تاثیر اعصاب پاراسماتیک انجام می گیرد. این ترشحات علاوه بر ضدعفونی کردن غذا (لیزوزیم)، هضم بعضی از مواد غذایی و ترشح کلسیم به داخل دهان، خنثی کردن اثر کیموس معده در اثر استفراغ، باعث تحریک جوانه های چشایی از طریق مرطوب کردن غذا می شوند و همچنین غذا را بصورت گلوله در می آورند.

بزرگترین غذه بزاقی غده پاروتید است. که در جلوی سوراخ گوش خارجی و در ناحیه بنا گوش واقع شده است. مجرای غده در مجاورت دندان آسیای دوم فک بالا باز می شود. غدد تحت فکی در حفره تحت فکی و مجاورت سطح تحتانی زبان واقع شده است.

 

مری (سرخ نای) Esophagus

طول مری در حدود cm25 می باشد. شروع آن از زیر حلق در مجاورت ششمین مهره گردن و انتهای ان در مجاورت مهره یازدهم سینه ای در محل اتصال به معده است.

 

 

با توجه به اینکه مری از مناطق مختلف عبور می کند آنرا به 3 قسمت تقسیم می کنند:

1- مری گردنی

2- مری سینه ای

3- مری شکمی

 

مری گردنی:

در امتداد حلق شروع می‌‌شود محل اتصال حلق به مری تنگترین قسمت لوله گوارش پس از آپاندیس است. این قسمت مری در پشت نای واقع شده و در طرفین آن عروق بزرگی نظیر عروق کاروتید قرار می گیرند.

با آنکه مری بصورت عمودی واقع است دارای 2 نوع انحنا می باشد:

الف- دو انحنای طرفی که هر دو متمایل به چپ می باشند. یکی در ناحیه قاعده گردن و دیگری در موقع عبور آن از سوراخ دیافراگم قرار دارد.

ب- انحنای قدامی- خلفی که به موازات همان انحنای ستون فقرات گردنی سینه ای است.

در مجاورت قدامی مری، نای، شریان راست ریوی، پریکاردیوم و دهلیز چپ و دیافراگم قرار گرقته اند. در قسمت خلفی مری می توان آئورتای سینه ای، ورید آزیگوس و ستون مهره ای را مشاهده نمود.

 

تنگی های مری:

مری در طول خود در چهار نقطه تنگ تر می شود.

1- اولین تنگی در شروع آن است که بادندان پیشین 15 سانتیمتر فاصله دارد.

2-  دومین تنگی در محلی است که مری توسط قوس آئورت تحت فشار قرار می گیرد.

3- سومین تنگی در محلی است که مری توسط نایچه چپ قطع می شود.

  1. چهارمین تنگی در محلی است که مری دیافراگم را سوراخ می کند.این بخش حدود cm5/37 از دندان پیشین فاصله دارد.

 

 

چند نکته بالینی:

1- بزرگ شدن دهلیز چپ از طریق رادیوگرافی از بلع باریم قابل تشخیص است. زیرا دهلیز متسع و موجب فشرده شدن مری شده و یک فرورفتگی یکنواخت در مجرای مری دیده می شود.

2- هر گونه عدم توانایی در بلع را دیسفاژی گویند که ممکن است به عللی نظیر التهاب مخاط مری، تومور و انسداد توسط اجسام خارجی اتفاق افتد.

3- معمولاً در هنگام بلع انتهای تحتانی مری بسته است اما با ورود گلوله های مواد غذایی به داخل مری و ارتجاع و شروع حرکات دودی آن، در اثر تحریک سیستم عصبی- عضلانی قسمت تحتانی مری نیز باز می شود.

4- گاهی اوقات در اثر اختلال و تکامل مری در مراحل جنینی بین مری و نای از طریق یک فیستول ارتباط برقرار می شود که در این مورد برای جلوگیری از ورود غذا به نای و ریه ها بایستی سریعاً عمل جراحی انجام گردد.

 

محتویات حفره شکمی:

اعضای داخل حفره شکمی شامل دستگاه گوارش و غدد ضمیمه آن است گاهی نسبت به خط اتصال ریشه مزوکولون احشاء داخل شکمی را به فوق مزوکولیک و تحت مزوکولیک تقسیم می کنند.

اعضاء فوق مزوکولیک شامل مری شکمی، معده، قسمت فوقانی دوازدهه، کبد، طحال و قسمت بیشتر پانکراس است. اعضا تحت مزوکولیک شامل بقیه دوازدهه و روده ها می باشد.

 

مری شکمی:Abdominal esophagus

طول مری شکمی بسیار کوتاه بوده در حدود 25/1 سانتیمتر است. مری از طریق سوراخ ازوفاژی دیافراگم وارد حفره شکمی می‌شود. این مری در مجاورت مهره یازدهم سینه ای با اتصال به سوراخ کاردیا معده، ختم می شود. کنار راست مرب به انحنای کوچک معده و کنار چپ مری به اعضای بزرگ معده اتصال می یابد.

 

معده  gaster=stomach

 معده یک کیسه عضلانی و از قسمتهای حجیم لوله گوارش است. از یک طرف با مری و از طرف دیگر با دوازدهه (اثنی عشر) ارتباط دارد. معده محلی برای ذخیره مواد غذایی، هضم و جذب جزئی آن است.معده بطور مایل در قست بالا و چپ حفره شکمی قرار گرفته است. قسمت اعظم معده بوسیله دنده های چپ پوشیده شده است. شکل معده بستگی به پر یا خالی بودن آن و وضعیت احشایی دارد که آنرا احاطه کرده‌اند، وقتی معده خالی است عمودی قرار گرفته و شبیه j است و در اشخاص چاق عرضی قرار می گیرد.

شکل معده را می توان پس از بلغ نمک باریم از طریق رادیو گرافی مورد بررسی قرار داد. معده دارای قابلیت ارتجاع زیادی است طول آن در حدود cm5/22 و ظرفیت آن 5/1 تا 2 لیتر است.

 

 سوراخ های معده:

در انتهای فوقانی آن سوراخ کاردیا و در انتهای تحتانی سوراخ پیلوریک  قرار دارد. سوراخ کاردیا به انتهای تحتانی مری اتصال دارد که دریچه یک طرفه بوده و در حالت عادی اجازه برگشت مواد غذایی را از معده به مری نمی دهد.

 

قسمتهای مختلف معده:

1- فوندوس معده:

بالاترین قسمت معده است که گنبدی شکل و محدب است و در بالای سوراخ کاردیا واقع شده است. معمولاً داخل آن گاز جمع می‌شود که در رادیوگرافی معده وجود گاز در این قسمت بوضوح دیده می وشد.

2- تنه معده:

بین فوندوس و غدد معده واقع شده است. غدد معده که در تنه و فوندوس پراکنده هستند دارای سه نوع سلول ترشحی هستند.

1- سلولهای ترشح کننده موکوس

2- سلولهای ترشح کننده آنزیم های هضم کننده

3-  سلولهای حاشیه ای که اسید کلریدریک Hcl ترشح می کنند.

3- آنتروپلوریک (غار معده):

این قسمت از مجرای پیلوریک بوسیله یک شیار به نام بینابینی جدا می شود، غدد پیلوریک غنی از سلولهای ترشح کننده موکوس هستند.

4-  مجرای پیلوریک:

در حدود 5/2 سانتیمتر طول دارد. در انتها، لوله ای و باریک می شود و به دوازدهه ختم می گردد.

 

روده کوچک:

 این روده از دریچه پیلور شروع می گردد و طول آن در حدود 7-6 متر است (در مردان طولانی تر از زنان است).

روده کوچک را به قسمتهای زیر تقسیم می کنند:

1- دوازدهه Duodenum

2- ژوژنوم  Jejunum

3- ایلئوم  Ileum

ساختمان روده کوچک، برای عمل جذب و هضم تخصص پیدا نموده است. از این رو نیاز به سطح وسیعی دارد. این افزایش سطح در روده از چندین راه امکان پذیر است.

1- طول نسبتاً زیاد روده کوچک.

2- چین های حلقوی- مخاط روده کوچک

3- ویلی های و میکروویلی ها

چین های حلقوی جدا مخاط روده از حلقه ای ناقص یا کامل تشکیل می شود، این چینها ثابت بوده و در همه حالات از جمله اتساع روده کوچک وجود ندارد. از دومین قسمت دوازدهه شروع شده و به تدریج بزرگتر می شوند.

این چین ها تا نیمه ژوژنوم تقریباً وجود دارند و در انتهای ژوژنوم و نیمه ابتدایی ایلئوم اندازه و تعداد آنها کمتر می شود و در نیمه  انتهایی ایلئوم تقریباً از بین می رود. چین های مذکور موجب عبور آهسته تر مواد غذایی شده و سطح و زمان لازم را برای عمل جذب را فراهم می سازند.

ویلی های روده برجستگی های انگشتی شکل مخاطی هستند که با چشم غیرمسلح نیز دیده می شوند. این چین ها  در دوازدهه و ژوژنوم بزرگتر و تعدادشان از ایلئوم بیشتر است ویلی ها سطح مخاطی روده را تا 8 برابر افزایش می دهند. هر ویلی بوسیله یک لایه پوشش منشوری پوشیده شده است سطح آزادی این سلولها بوسیله زوائد میکروویلی حالت حاشیه مسواک پیدا می کند.

 

 دوازدهه duodenum

 از ریشه لاتین به معنای دوازده انگشت می باشد و چون طول آنرا 12 انگشت فرض می گردند. قسمت کوتاه و عریض روده کوچک است که از ناحیه پیلور شروع شده و روی سه مهره اول کمری گسترده شده است و به شکل C می باشد. به چهار قسمت زیر تقسیم می گردد:

به چهار قسمت زیر تقسیم می گردد.

1- قسمت فوقانی: cm 5

2- قسمت نزولی: cm5/7

3- قسمت عرضی: cm10

4- قسمت صعودی: cm5/2

در رادیوگرافی دوازدهه پس از بلغ نمک باریم دیده شده که اولین قسمت دوازدهه دارای سایه مثلثی شکل است. این قسمت را کلاهک دودنوم می‌گویند. این قسمت از پیشروی پیلور به داخل اولین قسمت دوازدهه ایجاد شده است که چون در آن باریم جمع شده بصورت متسع مشاهده می شود و فرم کلاهک را پایدار می کند.

اولین قسمت دوازدهه از انجا که در تماس مستقیم با محتویات اسید معده است بیشتر دچار زخم می شود؛ اینگونه بیماران اشخاص پرکار و گرفتار هستند، مزاج آنها سخت بوده، درد در نیمه راست ناحیه اپیگاستریک در موقع خالی بودن معده شروع شده که پس از خوردن غذا تسکین می یابد. در این افراد دفرمیتی در کلاهک دوازدهه دیده می شود.

عریضی حلقه کلاهک دوازدهه در رادیو گرافی با باریم، احتمال وجود کارسینوم دوازدهه را مطرح می کند. قسمت اول دوازدهه در مجاورت با کیسه صفرا و کبد قرار دارد و بعلت چسبندگی با این قسمت ممکن است آنها نیز دچار زخم گردند.

 

ژوژنوم و ایلئوم:

 این قسمتهای روده کوچک در داخل حفره شکمی قرار دارند. این دو قسمت حد جدا کننده دقیق ندارند ولی از طریق تفاوتهایی می‌توان تا حدودی آنها را از هم جدا نمود. تفاوتها عبارتند از:

1- دیواره ژوژنوم ضخیم تر و دارای عروق بیشتر نسبت به ایلئوم است.

2- مجرای ژوژنوم بزرگتر و اغلب خالی است ولی مجرای ایلئوم باریکتر و اغلب پر است.

3- تعداد قوسهای عروقی در ژوژنوم کمتر ولی در ایلئوم بیشتر است.

4- چین های مخاطی حلقوی در ژوژنوم بزرگتر و منظم ولی در ایلئوم کوچکتر و نامنظم و پراکنده است.

5- ویلی ها در ژوژنوم بیشتر و بزرگتر و ضخم تر در صورتیکه در ایلئوم نازکتر و کوتاه تر هستند.

 

ساختمان کلی روده بزرگ:

 روده بزرگ از دریچه ایلیوسکال (انتهای ایلیوم) تا انتهای رکتوم (سوراخ معقد) ادامه دارد. طول آن در حدود 5/1 متر است و به سکوم، کلون صعودی، کولون عرضی؛ کولون نزولی، کولون سیگموئید، رکتوم و کانال آنال تقسیم می شود. ساختمان روده بزرگ برای ذخیره مواد دفعی و همچنین جذب آب مساعد شده است.

اگر چه دیواره آن خاصیت جذب دارد ولی دارای  ویلی نیست. جدار روده بزرگ دارای سلولهای ترشح کننده به نام سلولهای گابلت می‌باشد که ترشحات این سلولها موجب لغزنده شدن داخل روده و عبور راحت تر مواد دفعی می شود. فولکیولهای لنفاوی منفرد عمل حفاظت دیواره روده بزرگ را در برابر باکتریهای موجود در مواد دفعی بعهده دارند.

 

خصوصیات مهم روده بزرگ:

1- قسمت اعظم روده بزرگ بدون حرکت و ثابت می باشد و فقط آپاندیس، کولون عرضی و کولون سیگموئید دارای حرکت محدودی می باشد.

2- لایه عضلانی که از الیاف طولی تشکیل شده است در روده بزرگ مجتمع شده و نوارهای عضلانی طولی به نام تیناکولی ایجاد می‌کنند.

3- از آنجا که تنیاکولی کوتاه تر از پوشش عضلانی مدور است، از این رو کولون چین دار و کیسه‌ای شکل می باشد.

4- زائیده‌های کیسه‌ای شکل که محتوی بافت چربی هستند از سطح خارجی روده بزرگ آویزان بوده که به آپاندیس‌های اپیپلوئیک معروف هستند. این زوائد در آپاندیس، سکوم ورکتوم وجود ندارند و در سیگموئید بیشتر از مناطق دیگر روده بزرگ دیده می شوند.

 

تفاوتها مهم روده بزرگ و روده کوچک

1- روده بزرگ دارای آپاندیس اپیپلوئیک (منگوله های چربی) بوده ولی روده کوچک این زوائد را ندارد.

2- در روده بزرگ طبقه عضلانی بصورت تنیاکولی است در صورتی که در روده کوچک طبق عضلانی یکنواخت است و تنیاکولی وجود ندارد.

3- لومن روده بزرگ وسیعتر از لومن روده کوچک است.

4- قسمت اعظم روده بزرگ ثابت ولی قسمت اعظم روده کوچک متحرک است.

5- مخاط روده کوچک دارای ویلی (villi) بوده ولی روده بزرگ ویلی ندارد.

6- جدار روده کوچک در همه حالات دارای چین های عرضی مخاطی است در صورتی که جدار روده بزرگ در مواقعی که عضلات آن شل و منبسط است این گونه چین ها را ندارد.

7- روده کوچک در ناحیه ایلئوم دارای تجمع فولیکولهای لنفاوی است در صورتی که روده بزرک فاقد آن است.

 

روده کور: سکوم

قسمت ابتدایی روده بزرگ است که انتهای آن کیسه ای شکل و مسدود می باشد. سکوم در حفره ایلیاک راست در بالای نیمه خارجی رباط اینگوینال قرار گرفته و در بالا در ارتباط با کولون صعودی است. در طرف داخل از طریق پیوستگاه ایلیوسکال با ایلیوم و از طرف خلفی داخلی با آپاندایس مرتبط است. طول آن در حدود cm6 و عرض آن cm5/7 است. این قسمت از روده بزرگ یکی از ارگانهای بدن است که پهنای آن از درازیش بیشتر است.

 

دریچه ایلیوسکال:

در قسمت انتهای تحتانی ایلیوم واقع است. این دریچه مانع از برگشت مواد از سکوم به ایلیوم می شود. عبور مواد را از ایلیوم به سکوم تنظیم نموده و از سرعت بیش از اندازه عبور آنها جلوگیری می کند. این دریچه بطور مکانیکی در اثر اتساع سکوم بسته می شود. تحریک اعصاب سمپاتیک نیز موجب بسته شدن دریچه می گردد.

آپاندیس: Appendix

آپاندیس یک زائده کرمی شکل است که از دیواره خلفی سکوم (در حدود cm2 سوراخ ایلیوسکال) امتداد یافته است. طول آن cm 3 تا cm20 تغییر می کند و طول متوسط آن 9 سانتیمتر است. قاعده آپاندیس به سکوم متصل بوده و ثابت است ولی راس آن در وضعیتهای مختلف متفاوت بوده و بیشتر در پشت سکوم واقع می شود. آپاندیست التهاب آپاندیس می باشد که در آن ابتدا در ناحیه ناف و پس از آن در حفره ایلیاک ادامه می یابد. در مراحل بعدی درد همراه با استفراغ و کمی تب می باشد. مجموع این علائم (درد، تب، استفراغ) سندورم مورفی نامیده می شود. آپاندیس مزمن سبب نارسایی‌ قسمتهایی مانند معده؛ دوازدهه و یا کیسه صفرا می‌شود.

 

غدد ضمیمه دستگاه گوارش:

این غدد شامل کبد، پانکراس (لوزالمعده) و طحال می باشد که بطور خلاصه مورد بررسی قرار می گیرد.

 

کبد Liver:

بزرگترین غده در بدن است. محل آن در ربع فوقانی و راست حفره شکمی است. قسمت اعظم آن بوسیله دنده ها و غضروفهای دنده ای پوشیده می‌شود. کبد صفرا را ساخته و ترشح می‌کند، همچنین اعمال مهم دیگری نظیر متابولیسم و سنتز برخی از مواد، ذخیره، دفع و شرکت در سیستم دفاعی بدن را نیز بعهده دارد.

وزن کبد در حدود 1800-1400 گرم در مردان و 1400-1200 گرم در زنان است. وزن آن در جنین در ابتدای تولد بیشتر از افراد بالغ است. در جنین وزن کبد یک بیست و پنجم وزن بدن و در بالغین یک چهلم وزن بدن است. در فرد زنده کبد به رنگ قهوه ای مایل به قرمز و قوام آن نرم و شکننده است. کبد بوسیله رابط داسی شکل از جلو؛ بالا و بوسیله شیار مربوط به رابط گرد در پائین و نیز بوسیله شیار مربوط به رباط وریدی در عقب به دو لوب چپ و راست تقسیم می شود.

 

عناصر موجود در قسمت خلفی کبد عبارتند از:

ورید باب، شریان کبدی و مجرای صفراوی.

کبد 20% خون خود را از شریان کبدی و 80% از ورید باب دریافت می کند. این عروق قبل از وارد شدن به کبد دو شاخه راست و چپ تقسیم می شوند. در داخل بافت کبد نیز این عروق به شاخه های کوچکتر سگمنتال و بین لوبولی تقسیم می شوند. شاخه های بین لوبولی به داخل سینوزوئیدهای کبدی باز می شوند. در سینوزوئیدهای کبد خون شریان کبدی با خون وریدی ورید باب مخلوط می‌شود. در انتهای سینوزوئیهای کبدی خون به داخل وریدهای بین لوبولی می ریزد که به هم پیوسته ووریدهای زیر لوبSub-lubular vein را تشکیل می دهند. این وریدها نیز به نوبه خود با یکدیگر یکی شده و وریدهای کبدی را تشکیل می دهند که مستقیم به ورید اجوف تحتانی تخلیه می شود.

اعمال مهم کبد عبارت  است از:

1- شرکت در اعمال متابولیک (متابولیسم چربیها، هیدرات کربن، پروتئین ها)

2- سنتز برخی از مواد نظیر صفرا و پروتوومبین.

3- دفع برخی از مواد نظیر مواد دارویی، سمی، کلسترول، رنگدانه‌های صفراوی و فلزات سنگین.

4- عمل دفاعی از طریق ساختن و ترشح آنتی بادی ها، فاگوسیتوز، تخریب برخی عوامل.

5- عمل ذخیره ای، ذخیره موادی مانند گلیکوژن، آهن، چربی ویتامین‌های A وD.

کبد به آسانی قابل معاینه و دسترسی نیست. قابل لمس بودن لوب چپ در ناحیه اپیگاستر اغلب دلالت به وجود بیماری سیروز کبدی دارد. از نظر بالینی صدمه و آسیب سلولهای کبدی در حالاتی نظیر یرقان، تهوع و بی اشتهایی دیده می شود. بزرگ شدن کبد در بیماریهای نظیر سرطان و بیماریهای کیست هیداتیک اتفاق می افتد. سیروز کبدی بیماری است که در آن بافت کبد بعلت فیبروزه شدن شدید؛  سفت شده و چروک می خورد و اغلب متعاقب الکلیسم مزمن بروز می کند.

 

سیستم صفراوی خارج کبدی:

سیستم صفراوی  صفرا را از کبد جمع آوری کرده، در کیسه صفر ذخیره کرده و در موقع لازم به دومین قسمت دوازدهه ترشح می‌کند.

اجزاء تشکیل دهنده آن عبارت است از:

1- مجرای هپاتیک راست و چپ

2- مجرای کبدی مشترک

3- کیسه صفرا

4- مجرای سیتیکی

5- مجرای صفراوی مشترک.

 

کیسه صفرا:

یک کیسه گلابی شکل است که در سطح تحتانی لوب راست کبدی قرار گرفته است. طول آن در حدود 10-7 سانتیمتر و پهنای آن در وسیعترین قست 3 سانتیمتر است و ظرفیت ان در حدود 50-30 سانتیمتر مکعب می باشد.

کیسه صفرا به سه قسمت تقسیم می شود:

1- فوندوس  2- تنه 3- گردن

 

 

اعمال کیسه صفرا:

1- ذخیره صفرا

2- جذب آب و تغلیظ مواد صفراوی حتی تا 10 برابر

3- یک کیسه صفرا طبیعی مقادیر کمی از ترکیبات صفراوی به همراه کلسترول را جذب می کند. وقتی که کیسه صفرا دچار التهاب شود دیگر منقبض و تخلیه نمی شود و کیسه صفرا حالت غیر طبیعی پیدا می کند. در این حالت کلسترول جذب نمی شود و نمک‌های صفراوی نقش قوی و موثری در حل کردن کلسترول دارند که در صورت عدم عملکرد مناسب صفرا کلسترول حل نشده و رسوب می‌کند.

4- از طریق انقباض و انبساط مجاری مربوط به سیستم صفراوی فشار مناسب جهت تخلیه یا نگهداری صفرا اعمال می شود. زمانی که مواد غذایی به ابتدای دوازدهه می رسد کیسه صفرا منقبض شده و صفرا را به داخل دوازهه می ریزد. این عمل از طریق هورمونی انجام می گیرد که از طریق خون به کیسه صفرا می رسد و موجب انقباض کیسه صفرا می گردد.

 

کولیک صفراوی:

وقتی که سنگ مجرای کیسه صفرا را مسدود کند عضلات صاف مجاوری صفراوی دچار اسپاسم شده و درد ایجاد می شود. وقتی که مجرای صفراوی بطور کامل مسدود گردد، سلولهای کبدی صفرا نمی سازند ولی سلولهای غدد موکوزی به عمل خود ادامه می دهند از این رو قسمتهای مجاری صفراوی از موکوس مخلوط با آب پر می شوند که به این ترشح « صفرای سفید » گفته می شود.

  • admin

نظرات (۲)

  • https://azarinweb.com
  • بسیار خوب!
    عالی بود مرسییی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی